معنی چارقد زنانه
حل جدول
لغت نامه دهخدا
چارقد. [ق َ] (اِ مرکب) جامه ای که زنان زیر چادر بر سر افکنند. پارچه ای سه گوشه یا چهارگوشه که زنان بر سر بندند. روسری. روپاک. معجر. مقنعه. خمار. نصیف. شالی که آن را دور سر پیچند و سر و گردن را بدان پوشند و ظاهراً مخفف «چادرقد» باشد. و رجوع بچادر شود.
فرهنگ معین
(قَ) (اِمر.) روسری، پارچه ای نازک و چهارگوش که خانم ها دو تا کرده و با آن موهای سر را می پوشانند.
فرهنگ عمید
گویش مازندرانی
روسری که به طورمعمول چهارگوشه است و سه گوشه آن را لچک achek...
واژه پیشنهادی
مترادف و متضاد زبان فارسی
چارق، حجاب، روسری، لچک، محجر، مقصوره، مقنعه
فارسی به انگلیسی
Headdress, Headgear, Scarf
فارسی به عربی
مندیل
فرهنگ فارسی هوشیار
جامه ای که زنان زیر چادر بر سر افکنند
معادل ابجد
421